خلاصه
کیویچی به دلیل گرایشهای فراری پدرش، در تمام زندگیاش دائماً از جایی به جای دیگر میرفت، حتی هرگز فرصت پیدا کردن یک دوست را پیدا نکرد. آخرین حرکت او را به یک شهر روستایی آرام می برد، جایی که او قصد دارد در آرامی زندگی کند و تا زمانی که فارغ التحصیل نشود، برجسته نشود. اما این نقشه به سرعت توسط همکلاسی عجیب او لئو، که کیویچی را به بازی های آشفته خود و دایره دوستانش می کشاند، قطع می شود!