خلاصه
درباره رباتی به نام جک که اغلب در داستان های SF شیمیزو ظاهر می شود. او یک روبات با روانی بسیار شبیه انسان است. او زمانی معتقد بود که انسان است و برخلاف بسیاری از ربات های دیگر آن زمان می تواند حتی غذا مصرف کند. در حین انجام وظایف شکار فضل در سیاره ای عجیب، او یک فلاش بک به زمانی دارد که معتقد است انسان بوده است... در این فلاش بک، او و شریک زندگی اش زندانی می شوند و هر روز به آنها غذای کمی داده می شود. آن غذای ناچیز را نصف و نیم تقسیم می کنند. اما با گذشت روزها، تحویل غذا کمیاب تر می شود. قدرت شریک زندگی او در حال کاهش است (او یک انسان است)، با این حال جک، اگرچه او مانند شریک زندگی خود احساس گرسنگی می کند، اما از نظر فیزیکی هنوز بسیار مستعد است. آنها چندین ماه بعد نجات می یابند، اما شریک زندگی او قبلاً از گرسنگی مرده بود. جک که برای اولین بار می فهمد که انسان نیست، هنوز زنده است