خلاصه
نه سال پیش، امپراتوری Giad با استفاده از ارتشی از پهپادهای خودمختار موسوم به Legion به همه کشورهای همسایه اعلام جنگ کرد. جمهوری سان ماگنولیا که محل سکونت نژاد آلبا موهای نقرهای است، در معرض تهدید ماشینهای کشتار بیروح، شهروندان خود را در 85 منطقه تخلیه کرد و هواپیماهای بدون سرنشین ظاهراً به نام Juggernauts را برای مقابله با لژیون توسعه داد. حتی پس از سال ها جنگ، جمهوری به خود می بالد که هیچ تلفاتی متحمل نشده است. با این حال، میدان جنگ غرق در رنگ زرشکی ملودی متفاوتی را میخواند... دستی که به مردم کلوراتا داده میشود - اقلیتی که مجبور به زندگی در منطقه "غیرموجود" 86 شدهاند - نوعی تحقیر و تحقیر مطلق است. به آنها به عنوان کثیفی انسانی نگاه می شود، به آنها دستور داده می شود تا جاگرنات ها را به عنوان پردازشگر تحت فرماندهی هندلرهای جمهوری خواه هدایت کنند. ولادیلینا میلیزه، یک سرباز جمهوری خواه با احساس عدالت قوی، از رفتار هموطنانش با 86 نفرت دارد. هنگامی که او به اسکادران سر نیزه به عنوان فرمانده آنها منصوب می شود، با گروهی از توپ های عجیب و غریب روبرو می شود و در نهایت به آنها وابسته می شود - به ویژه کاپیتان آنها، شینی نوزن. ، پسری با هدف و اراده خالص. با این حال، مسیری که آنها طی میکنند، مملو از مرگ است، و نزدیک شدن به 86 سالگی ممکن است ولادیلینا را در مسیر ناامیدی قرار دهد. و نزدیک شدن به 86 ممکن است ولادیلینا را در مسیر ناامیدی قرار دهد. و نزدیک شدن به 86 ممکن است ولادیلینا را در مسیر ناامیدی قرار دهد.