خلاصه
تاچیبانا ایزومی برای یافتن پدر گمشده اش، به دنبال او در تئاتر شرکت Mankai که زمانی به عنوان کارگردان در آن کار می کرد، می رود. با این حال، چیزی که او در آنجا می یابد، گروه تئاتری است که با مبلغ هنگفتی از بدهی، فقط یک بازیگر جوان، و هیچ موفقیتی قابل ذکر نیست. ایزومی برای نجات گروه تئاتری که پدرش خیلی دوستش داشت، باید کارگردان جدید شود و چهار گروه را دوباره تأسیس کند: بهار، تابستان، پاییز و زمستان. و گروه تئاتر را به سمت موفقیت سوق دهد. این مانگا داستان اولین گروه، گروه بهار (Haru-gumi) را دنبال می کند.