کم، خبرنگاری که به خطر میافتد و به یک پلیبوی شهرت دارد، برای اولین بار پس از شش ماه به اسپانیا برمیگردد. هنگامی که او با یک زن زیبا به ویلای خود می رسد، یک بیوه آرام در مقابل او ظاهر می شود. لیز بیوه، که مسئولیت مدیریت باغ ویلا را بر عهده دارد، از نوع کم نیست، اما نمی تواند او را از ذهنش خارج کند. وقتی به یاد شوهر مرحومش گریه می کند، او را شوکه می کند. آیا حتی یک زن وجود دارد که برای کم گریه کند؟ او متوجه می شود که یک شریک وفادار می خواهد. او حتی از راههای پلیبوی خود برای برنده شدن در یکی دست میکشد!