خلاصه
کیتو هیجیری، دانش آموز، به یک معلم شیمی به نام ناکاتانی آیانو که ۸ سال پیش عاشق او شده بود، اعتراف کرد. وقتی جوان بود، به نوعی در کنار آیانو زندگی می کرد و نسبت به او احساس می کرد. آیانو نیز به نوبه خود نتوانست در برابر اراده و احساسات شدید هیجیری نسبت به او مقاومت کند. پایان عشق تابو شده آنها چه خواهد بود؟