خلاصه
شوگو هر تابستان به ساحل می رود، جایی که برای پدربزرگش در یک کلبه ساحلی کار می کند. در راه، دختر زیبای سر قرمزی را می بیند که در کنار جاده قدم می زند. او هرگز فکر نمی کرد که او را دوباره ببیند، اما ببین، او دوباره در کلبه ساحل ظاهر می شود! و او از او می خواهد که ...؟