خلاصه
تاکاهاشی، مرد جوانی که برای سال دوم در امتحان ورودی دانشگاه مردود شد، از خانه پدر و مادرش اخراج شد و مجبور شد به تنهایی در آپارتمانی در داخل برج رادیویی آکیهابارا که توسط عموی یاکوزاش معرفی شده بود، زندگی کند. او در آنجا با «قهرمان دنیای دیگری» یا به عبارت دقیقتر، یک دختر هنرمند مانگا که در طبقه بالای برج زندگی میکرد، ملاقات کرد که ادعا میکرد از دنیای دیگری آمده است. او با دریافت مأموریت از عمویش برای یافتن راز ساکنان برج که به دلایلی تقریباً دچار جنون بودند، زندگی جدید خود را کاملاً فاقد عقل سلیم آغاز کرد.