خلاصه
کلر فکر می کرد که دنزیل بلک قصد دارد خواهرش را اغوا کند - پس از اینکه بهترین دوستش قبلاً طعمه جذابیت های او شده بود. تقریباً انگار کارگردان فیلم یک عاشق خون آشام بود که از یک زن به زن دیگر می رفت و آنها را خسته و درمانده رها می کرد. سپس کلر شروع به شک کرد که او نفر بعدی در لیست فتوحات دنزیل است -- اما اگر بتواند کمکی به آن کند نه... این بار دنزیل بلک می داند که قربانی عشق شدن چگونه است!