خلاصه
شکار روح ماجراهای کازویا شیبویا، رئیس مرکز تحقیقات روانی شیبویا (SPR) و مای تانیاما، دانش آموز سال اول دبیرستان را دنبال می کند. داستان در جریان تبادل داستانهای ارواح بین مای و دوستانش آغاز میشود که دو بار با یک "دانشجوی پسر" مرموز و سپس توسط یک همکلاسی همکلاسی که به آنها هشدار میدهد داستانهای ارواحشان چگونه ارواح را جذب میکنند، قطع میشود. مای در حالی که بیرون قدم میزد، ساختمانی را میبیند که تمام داستانهای ارواح اطراف آن را احاطه کردهاند و تصمیم میگیرد به داخل آن برود. همانطور که او میخواهد دوربینی را که در وسط اتاق پیدا کرده است لمس کند، مردی او را متوقف میکند و در نهایت خود را مجروح میکند. سپس مای مجبور می شود به عنوان دستیار مرد، کارمند "دانش آموز پسر" که برای مطالعه وقایع "ماوراءالطبیعه" در مدرسه استخدام شده بود، کار کند. مای به این "دانشجو" لقب می دهد "نارو" به خاطر نگرش خودشیفته اش. نارو صاحب یک شرکت تحقیقاتی ماوراء الطبیعه SPR است و مای در نهایت پس از کمک به اولین مورد، یک شغل نیمه وقت در SPR به دست می آورد. هر چه مای بیشتر با نارو درگیر شود، بیشتر درباره خودش و احساساتش نسبت به او میآموزد. همراه با دستیار شیبویا، لین، SPR نیز خود را توسط رسانه های روحی مختلف و جن گیران کمک می یابد.