خلاصه
شایعه ای وجود دارد که یک شعبده باز در چادر کنار پارک موضوعی متروکه زندگی می کند. حتی برخی می گویند جادوی او واقعی است. با این حال، قبل از شروع برنامه اش، همیشه از مخاطبانش می پرسد: "آیا به جادو اعتقاد داری؟" برای یون آه ای، جادو مانند یک خاطره دور به نظر می رسد. او در مواجهه با واقعیت سخت فقر، تمام وقت خود را صرف مطالعه، کار و مراقبت از خواهر کوچکترش در غیاب والدینشان می کند. او دیگر به شگفتی های جادو اعتقادی ندارد، درست مانند همکلاسی شکاکش Na Il-Deung که به این باور تربیت شده است که آموزش خوب تنها راه نزدیک شدن به زندگی است. وقتی Ah-ee به پارک موضوعی متروکه برخورد می کند و یک برخورد شانسی با شعبده باز دارد، زندگی او برای همیشه تغییر می کند. Annarasumanara نشان می دهد فلسفی، دلگرم، و داستان تفکر برانگیز از معنای بزرگ شدن به فردی که می خواهید باشید.