حرمسرای امپراتوری جایی است که زیبایی های جهان همه در آن جمع شده اند. کارین (هوا لینگ)، خدمتکار در حال آموزش، آرزوی دوستی دارد. با این حال، به دلیل اعمال شنیع پدرش به عنوان یک سیاستمدار، او روزهای پر از اشک را با همه می گذراند که نمی ترسند به او نزدیک شوند... در آن زمان بود که متوجه شد امپراتور جوان، تنها کسی که مایل بود با مهربانی با او رفتار کند، هدف قرار گرفته است. توسط قاتلان وقتی درگیر توطئههای حرمسرای امپراتوری میشود و در عین حال از امپراتور با مهارتهای ترور به ارث رسیده از پدرش محافظت میکند، چه اتفاقی برای او خواهد افتاد؟