خلاصه
آکیشینو آماده انجام هر کاری است تا پادشاه را خشنود کند و در مقام بالا بیاید. او از استفاده از دو زن برای رسیدن به هدف خود ابایی ندارد. در نهایت باعث می شود که هر دو رنج بکشند و با هیچ یک از آنها ازدواج نکنند. آکیشینو جوان و زیبا فکر می کند که زندگی کاملی در پیش دارد تا در شهرت بیشتر و بیشتر شود، اما نمی داند که این دو زن تا حدی رنج کشیده اند که می خواهند بکشند...