پدر و مادر آلیس مردند و او را چیزی نگذاشتند، بنابراین عمویش او را به خانه برد، اما او با او به شدت رفتار می کند. هنگامی که عموی او و پسرعموهایش برای کریسمس می روند، مردی مرموز به نام کاپیتان گریلینگ با یونیفورم نظامی شیک جلوی در خانه آلیس ظاهر می شود. او در راه بود تا تعطیلات را با دوستان و خانواده بگذراند که او و فرزندانش در کولاک گرفتار شدند. آنها چندین روز را با آلیس می گذرانند، اما زمانی که آنها در حال آماده شدن برای رفتن هستند، کاپیتان گریلینگ از آلیس می خواهد که با آنها برود. در ابتدا، او خوشحال است، اما بعد متوجه می شود که تمام چیزی که او به دنبال یک حاکم برای فرزندانش است... او متوجه می شود که او هرگز نمی تواند با او ازدواج کند. آلیس آسیب دیده و خیانت شده به او می گوید که پیش عمویش می ماند!