خلاصه
شیزورو روجی عاشق نانا دانشجوی هم دانشگاهی است، اما او جرات اعتراف را ندارد. او که ضداجتماعی و به شدت بی دست و پا است، تنها قادر است احساسات خود را نسبت به او از طریق شعر بیان کند. انگار بدتر از این نمی شود، او با کوکورو مایدا، پسر عموی نانا، کودک کوچک عجیبی که شروع به صدا زدن او را "ماما" می کند، ملاقات می کند. همانطور که شیزورو به تدریج به کوکورو وابسته می شود، نه تنها درگیر انواع شیطنت ها می شود، بلکه زمان بیشتری را با دختری که دوستش دارد می گذراند.