خلاصه
کندیس توسط تاجر بسیار جذاب نیک به عنوان پرستار بچه استخدام شد تا از دخترش جنی مراقبت کند. نیک به تازگی همسرش را از دست داده بود و کار را به مراقبت از دخترش ترجیح می داد و به کندیس احساس سردی می داد. او ناامیدانه تلاش می کند تا او را وادار کند که محبت پدرانه اش را تصدیق کند، اما حرف های او در یک گوش و از گوش دیگر بیرون می رود. کندیس که از پاسخ بیعلاقه نیک به دخترش خشمگین شده، رازی را که نمیخواست برملا کند فاش میکند: او مادر واقعی جنی است!