دنیا به خاطر اعمال یک مرد ویران و پیچ خورده است - حداقل این چیزی است که به دکسترا گفته شده است. با هیولاهای عجیب و غریبی که در همه جا پرسه می زنند، فرشته کلیسای ملکت به او دستور می دهد تا خدای دیوانه ای را که در برج عصبی زندگی می کند، تطهیر کند. تنها در این صورت دکسترا می تواند تاوان گناهان خود را بپردازد...