خلاصه
از دوران دبستان، تاکویا نونوساکی آرام و ترسو نسبت به دوست پرهیجان خود، کازو کووابارا، احساساتی را در خود جمع کرده است. کووابارا اگرچه ممکن است بیشتر اوقات فریب بخورد و عجولانه رفتار کند، اما لبخندی صادقانه میزند - این چیزی است که نونوساکی آن را گرامی میدارد. فکر اعتراف هرگز به ذهن نونوساکی نمی رسد و او معتقد است که دلیلی برای این کار ندارد. یک روز، این جفت و دو همکلاسی زن در اتاقشان هرج و مرج ایجاد می کنند. در حین کار، یک لامپ فلورسنت شکسته آنها را دچار برق گرفتگی می کند و در نتیجه یک سناریوی غیرقابل تصور ایجاد می شود - پسرها و دخترها بدن خود را تغییر داده اند! در حالی که هر یک از آنها کنجکاوی های خود را برآورده می کنند، رویاهای نونوساکی ممکن است بالاخره روشنایی روز را ببینند.