خلاصه
هدف علی خرید خانه برای خوشحال کردن مادرش است، به همین دلیل او مدل شد - برای به دست آوردن تخم لانه اش. یک روز به او خبر می رسد که عمویش فوت کرده و دارایی خود را به او واگذار کرده است! یک شرط وجود دارد که او باید رعایت کند و آن این است که یک ماه پس از مرگ او باید ازدواج کند. او تصمیم می گیرد که یک ازدواج راحت راه حل باشد، بنابراین او پیشنهاد معامله ای را به پاک کننده پنجره جترو می دهد. سپس نگاهی نافذ به او میاندازد، به نظر کاملاً متفاوت از خود شیرین معمولیاش است، و او متعجب میشود که او واقعاً کیست.