خلاصه
سوئیچی یک دانشجوی هنر است و یک روز در دانشگاه خود نقاشی شگفت انگیزی را دید که او را وادار به تحصیل زیر نظر این هنرمند کرد. اما وقتی برای یادگیری از استاد رفت، مرد او را نپذیرفت. مدت کوتاهی بعد، او با نوه مرد، کودکی با موهای بلوند و چشم آبی به نام رنه آشنا شد. او یک بچه بسیار پرانرژی بود که سوئیچی را به بازی با او در حومه اطراف جذب کرد. به زودی، سوئیچی حقیقت را فهمید: نقاشی که در دانشگاهش بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بود، کار پدربزرگ نبود، بلکه اثر رنه بود. او هنرمندی است که باید از او بیاموزد!
