خلاصه
وقتی آنها در کلاس چهارم بودند، بهترین دوستان هیروشی تامیا، ریکو کاندا و کاتسویا "دافو" تابوس یک مخفیگاه مخفی در یک کارخانه متروکه ایجاد کردند. آنها آن را "باشگاه هیکاری" نامیدند، و این به مکانی سرگرم کننده تبدیل شد که در آن پسران می توانستند از زندگی تیره و تار خود جدا شوند و روی بازی شطرنج تمرکز کنند و با تیرکمان خود تیراندازی به اهداف را تمرین کنند. با این حال، وقتی هیرویوکی تسونکاوا به مخفیگاه برخورد می کند، باشگاه هیچ ایده ای برای آنها ندارد. هیرویوکی با مفهوم سلطه بر جهان وسواس پیدا می کند و شروع به هدایت باشگاه هیکاری به سمت ایجاد یک ربات هوشمند می کند. با شروع رشد اعضای باشگاه و پیشرفت ساخت ربات، نفوذ هیرویوکی نیز افزایش می یابد. با توجه به اینکه هدف اصلی باشگاه مدت ها فراموش شده است، تامیا به این فکر می کند که آیا هرگز می تواند دوستان دوران کودکی خود را بازگرداند.