خلاصه
Hashiba Kyouya یک بازیساز 28 ساله است. با ورشکستگی شرکتش و از دست دادن شغلش، او به زادگاهش بازمی گردد. او با نگاهی به موفقیت سازندگان هم سن و سال خود، در حالی که مضطرب روی تختش دراز کشیده بود، از تصمیمات زندگی خود پشیمان می شود. اما وقتی چشمانش را باز می کند، متوجه می شود که 10 سال به دوران قبل از ورود به دانشگاه سفر کرده است. آیا او بالاخره همه چیز را درست می کند؟ این داستان در مورد یک فرد شکست خورده است که به او فرصت دوم داده می شود تا رویاهای خود را دنبال کند.