خلاصه
تای برایانت مدیرعامل فوقالعاده خوشتیپ و با استعداد یک شرکت بزرگ است، اما او را به عنوان رئیس جهنم میشناسند. مادلین، که در روابط عمومی کار می کند، برای کمک به بهبود وجهه او مأمور شد. اما به نظر می رسد که شایعات بسیار دقیق هستند - تای به سرعت نقشه مادلین برای بازسازی تصویرش را رد کرد و او او را اخراج کرد. اما وقتی وکیل او ناگهان با یک نوزاد در دفتر تای حاضر شد تا به او اطلاع دهد که او سرپرست کودک نامیده شده است، تای به فکر دومی افتاد. بنابراین او ایده ای را به مادلین ارائه کرد - اگر او در خانه او بماند و پرستار تمام وقت او شود، هر کاری که او بگوید برای بهبود تصویرش انجام می دهد ...