خلاصه
واتارو جوان از زندگی آشفته خود فرار می کند تا در دنیای جادویی ویژن حرکت کند، سرزمینی پر از موجودات خشن و دوستانه. مقصد نهایی او برج سرنوشت است که در آن الهه سرنوشت در انتظار است. تنها زمانی که او سفر خود را به پایان رساند و پنج سنگ قیمتی دست نیافتنی را جمع آوری کرد، شیطان شیطان را در اختیار خواهد داشت - کلیدی که صمیمانه ترین آرزوی او را برآورده می کند ... آرزوی جمع کردن دوباره خانواده اش!