خلاصه
داستانی زیبا در مورد 20 ساله مطلقه ای که نمی تواند بچه دار شود و ازدواج دوم او با پسر 16 ساله، چهارمین پسر یک خانواده معتبر. پسری که از کودکی بیمار بود توسط خانواده اش رها شد. اما برای اینکه روح او پس از مرگش خانواده را تحت الشعاع قرار ندهد، او را مجبور به ازدواج با سو کردند.