خلاصه
در توکیویی که جاذبه شکسته است، یک پسر و یک دختر به سمت یکدیگر کشیده می‌شوند... داستان در توکیو اتفاق می‌افتد، پس از باریدن حباب‌هایی که قوانین جاذبه را زیر پا می‌گذاشتند. جدا از دنیای بیرون، توکیو به زمین بازی گروهی از جوانان تبدیل شده است که خانواده های خود را از دست داده اند و به عنوان میدان جنگ برای نبردهای تیم پارکور در حالی که از ساختمانی به ساختمان می پرند عمل می کند. هیبیکی، یک آس جوان که به سبک بازی خطرناکش معروف است، یک روز حرکتی بی پروا انجام می دهد و به دریای خمیده گرانش سقوط می کند. زندگی او توسط یوتا، دختری با قدرت های مرموز نجات می یابد. سپس این زوج صدای منحصر به فردی را می شنوند که فقط برای آنها قابل شنیدن است. چرا اوتا قبل از هیبیکی ظاهر شد؟ برخورد آنها به مکاشفه ای منجر می شود که جهان را تغییر خواهد داد.
