خلاصه
آنی و اتین همدیگر را در کار برای یک کارخانه شراب سازی فرانسوی ملاقات می کنند. آن دو بلافاصله عاشق هم می شوند، اما اتین به نوعی گرفتار خشونت می شود و جان خود را از دست می دهد. نه سال بعد، آنی صاحب یک چایخانه واقع در یک شهر کوچک بریتانیایی است. او هنوز احساسات خود را نسبت به اتین از دست رفته حفظ می کند، اما اخیراً مرد دیگری شروع به نزدیک شدن به او کرده است. او مایکل هاردینگ، نویسنده پرفروش و صاحبخانه چایخانه آنی است. اگرچه او سالها صاحبخانه او بوده است، اما به نوعی هرگز او را ملاقات نکرده است. مایکل هیچ شباهتی به اتین آنی مهربانی ندارد که 9 سال پیش عاشق او شده بود. با این حال او به نوعی می بیند که دو مرد با هم همپوشانی دارند ...