آیا یک شب می تواند منجر به بسیاری دیگر شود؟ وقتی گریدون گالاگر، سرمایه دار غول پیکر، شانه ای به ربکا می دهد تا در عروسی نامزد سابقش گریه کند، او انتظار ندارد روز بعد در کنار او بیدار شود! دقیقا چه نوع آرامشی به او داده است؟ سپس گری پیشنهادی می دهد -- او می خواهد ربکا را به یک سفر کاری ببرد. اما این سوال همچنان باقی است: آیا آنها با هم می خوابیدند یا با هم می خوابیدند؟ ربکا باید این وظیفه را بپذیرد، بدون اینکه بداند آیا گری انتظار دارد تجارت را با لذت مخلوط کند یا خیر. به هر حال، او رئیس است - و می تواند خدمات او را بعد از ساعت کاری درخواست کند!