خلاصه
کیتی انگیزه پنهانی دارد که برای کار به عنوان سرآشپز زنده برای داریوش اسپید، کارگردان مشهور سینمای جهان درخواست کند. داریوش دزد است! او در حال برنامه ریزی برای ساخت فیلمی بر اساس فیلمنامه ای است که از کارو، زنی مسن که در زمان نیاز به کیتی کمک می کرد، دزدیده است. اما کارو هیچ مدرکی ندارد، به همین دلیل کیتی تصمیم می گیرد برای پس گرفتن فیلمنامه به خانه داریوش نفوذ کند. اما کیتی با نگاه کردن به چشمان زیبای داریوش، باورش سخت است که این مرد توانایی چنین چیزی را دارد...