خلاصه
هنریتا که در خانه کودکان بزرگ شد، اکنون به صورت پاره وقت در یک بیمارستان کار می کند تا زندگی خود را تامین کند. یک روز تصمیم به بردن گربه ولگردی که در باغ بیمارستان پیدا شده است به او این فرصت را می دهد که با یک دکتر جذاب در بیمارستان به نام آدام صحبت کند. اندکی بعد، آدام هنریتا را از یک بیماری شدید نجات می دهد و او به آرامی به سمت او کشیده می شود. اما او احساس می کند زندگی معتبر و ثروتمند او به عنوان یک پزشک بسیار متفاوت از زندگی او است... آیا این اتفاق خواهد افتاد؟