خلاصه
در دنیا افرادی هستند که تنها هستند و آسیب می بینند، اما قدرت زیادی در اختیار دارند. با این حال، آنها ممکن است هرگز بدانند، زیرا بدون حضور دیگران از نوع خود، قدرت آنها وجود ندارد. یکی از این افراد تسوتومو است، بچه باهوشی که پدر و مادرش او را به تحصیل برای مدرسه سوق دادند و همه چیز را در زندگی کنار گذاشتند. یک روز او قیچی کرد و پدر و مادرش را از شدت عصبانیت از خانه بیرون کرد و گوشه نشین شد. این می توانست پایان همه چیز برای تسوتومو باشد، اما مداخله یک شخص روشن بین مرموز به نام ساتورو، تسوتومو را با قدرت نهفته خود آشنا کرد. اکنون آنها سعی خواهند کرد تا از هم نوعان خود، از جمله یک پسر لال، نادیده گرفته شده و یک دختر مورد آزار خانگی، در تلاش برای ایجاد گروه دوستان خود جمع کنند.