خلاصه
این داستان در مورد سگی به نام چوکوتان است که توانایی صحبت با انسان ها به زبان انسان را دارد. نائو، صاحب او، پسری به نام آریما را دوست دارد. آریما سگی به نام هاتسوپی دارد. در روز تولد هاتسوپی، نائو بیسکویت هایی درست می کند که هم برای سگ ها و هم برای انسان ها قابل خوردن است. نائو و چوکوتان در پیاده رو با آریما و هاتسوپی برخورد می کنند و نائو قبل از اینکه جرات بدهد بیسکویت ها را به آریما بدهد فرار می کند. چوکوتان نائو را تشویق می کند و او تصمیم می گیرد که برگردد و بیسکویت ها را به آریما بدهد. حالا آیا او می تواند به آریما نزدیک شود در حالی که او حتی قادر به صحبت عادی با او نیست؟ و راز چوکوتان چطور؟ داستان سگ سخنگو و داستان عشق ناشیانه صاحبش!