تاکاشی آئویاما راه زیادی برای انجام دادن دارد و از نظر ذهنی بیش از حد به خود فشار می آورد. او خاموش می شود و در ایستگاه راه آهن سقوط می کند. هنگامی که او میخواهد با قطار برخورد کند، توسط یاماموتو که با لهجه اوزاکا صحبت میکند نجات مییابد. تاکاشی پس از برخورد با یاماموتو، شخصیت درخشان خود را بازیابی می کند و نتایج بهتری در کار می گیرد. یک روز، تاکاشی یاماموتو را در حال سوار شدن به اتوبوس به سمت قبرستان با حالتی جدی می بیند.