پس از برخورد یک سفینه فضایی مرموز به زمین، بشریت متوجه می شود که آنها تنها نیستند. جهان از ترس تهدید بالقوه فضا، ناسیونالیسم، منافع متضاد و تفاوتهای فرهنگی خود را کنار میزند و زیر پرچم سازمان ملل متحد میشوند. نیروهای تازه تاسیس سازمان ملل تصمیم گرفتند فضاپیمای بیگانه را تغییر کاربری دهند و نام آن را SDF-1 Macross بگذارند. متأسفانه، در روز اولین سفر خود، ناوگانی از سفینههای فضایی متعلق به نژادی از بیگانگان به نام Zentradi بر روی زمین فرود میآیند و SDF-1 Macross، با میل خود، اسکادران ورودی را ساقط میکند و جرقه جنگ بین کهکشانی را برمیانگیزد. . در تلاش برای فرار، Macross سعی می کند خود را به مدار ماه پرتاب کند، اما کشتی - و همچنین شهر در آن بود - به دوردست های فضا از راه دور منتقل می شود. هیکارو ایچیجو در این آشفتگی گرفتار شده اند، یک خلبان آکروباتیک با روحیه آزاد، و مین می لین، یک بت مشتاق. آنها با هم، در کنار افسر پل ماکروس، میسا هایاس، سفری حماسی مملو از غم و اندوه و درام را تجربه می کنند که سفر خود را به زمین آغاز می کنند و در طول راه با ظلم های جنگ روبرو می شوند.