خلاصه
در نگاه اول داستان به سادگی درباره لاک است. او نام خانوادگی ندارد. وقتی پرسیده شد "لاک چی؟" او پاسخ می دهد: "فقط لاک." پیدایش او قبل از تقویم «سال کیهانی» است که در داستان استفاده شده است. اگرچه شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه نویسنده منشاء لاک را در ذهن دارد، اما هنوز هم برای خوانندگان و همچنین برای سایر شخصیت های داستان یک راز است. همه داستانها یا مستقیماً به لاک میپردازند یا با اعمالی که اندکی از او دور شدهاند. طرح اصلی به مشارکت لاک در مبارزات علیه شر هر نوع - چه انسانی و چه شبه ماوراء طبیعی- می پردازد. اغلب لاک به رویدادهایی که در اطراف او اتفاق می افتد کشیده می شود. یا به موقعیتی برخورد می کند که قلبش نمی گذارد از آن چشم پوشی کند، یا یکی از بازیکنان دیگر از او التماس می کند که به هدفشان بپیوندد. گاهی تسلیم می شود و به آرمان آنها می پیوندد; گاهی اوقات او در نهایت با آنها مخالفت می کند. همانطور که داستان به آرامی در اطراف خواننده رشد می کند (و داستان های زیادی وجود دارد!) او متوجه می شود که این یک گاهشماری از تاریخ بشر در آینده است. لاک رسانه ای است که از طریق آن بشریت را در حال تکامل، سفر، کشف، کاوش، استعمار، تسخیر، جنگ و نابودی می بینیم. او چشم انسانیت است. او همچنین اراده انجام درست است.