خلاصه
کوهی پس از سه سال تحصیل در دبیرستان پسرانه، سرانجام اولین حضور خود را در دانشگاه انجام داد. خوشحال است که آزادی بیشتری دارد، او آماده است تا یک دوست دختر بگیرد و برای اولین روز حیاتی خود تکنیک های مختلف پیک آپ را تمرین کرده است. هنگامی که او به محوطه دانشگاه می رسد، زنی با موهای تیره زیبا را می بیند و در حالی که یک پاکت سیگار در دست دارد به او نزدیک می شود و آماده است تا فندک بخواهد و در نتیجه شروع به گفتگو کند. همانطور که معلوم است، او در واقع ارشد او در کالج است و بلافاصله تلاش شوم او برای جلب علاقه او را می بیند. با وجود شکست اولیه، کوهای شیفته سنپای می شود و مصمم است که او را دوست دختر خود کند.