وقتی چشمامو باز کردم یه جورایی تو یه خونه هیولا بودم! بت کلاس اسلایم شد! آن دختر کتابدار ساکت به یک سوکوبوس تبدیل شد! و من یک اسکلت شدم... همه به هیولاهای قوی و مهیبی تناسخ یافتند، با این حال من یک قهرمان بی فایده هستم. این داستان این است که چگونه کسی که به یک اسکلت ضعیف تبدیل شده است، در طبقه خود جایگاهی پیدا می کند.