خدایی از دنیای متفاوتی ناگهان در کلاس درس کامیا یاتو ظاهر شده بود و تمام کلاس را به زور به دنیای خود فرا خوانده بود... به جز او - چون روی صندلی گوشه کلاس خوابیده بود و دایره جادویی احضار کننده این کار را نکرد. به او نرسید - و او در نهایت اینجا روی زمین ماند، اما با مهارتهای کاملاً جدید. پس از آن که یک سال پر از مصاحبه های پلیسی و گزارش های روزنامه نگاری را پشت سر گذاشت، سرانجام دانش آموز دبیرستانی شد، اما روزهای آرامی که او آرزویش را داشت هنوز به پایان نرسیده بود - چه تروریست ها که تصمیم به اشغال مدرسه اش بگیرند و چه هیولاهای مدرسه اش. دنیای متفاوت، یکی یکی حوادث جدیدی در شهری که در آن زندگی می کند رخ می دهد... آیا پسری بدون هیچ انگیزه ای می تواند دنیا را نجات دهد؟