خلاصه
هیولت یک صنعتگر جوان و ماهر است که ساعت ها و ساعت های بی نظیری می سازد. خلاقیت های او به عنوان نمادهای وضعیت مد شده اند، اما او تحت تأثیر این موضوع قرار نمی گیرد. هیولت میخواهد ساعتهایی را برای افرادی بسازد که از آنها قدردانی و قدردانی کنند. هیولت که بیش از حد کار میکند و بدن ضعیفی دارد، اغلب محدودیتهای فیزیکی خود را پشت سر میگذارد، که باعث میشود پیشخدمت جیل، ناراحت و نگران شود. با این حال، عمارت با اضافه شدن یک خدمتکار جدید تغییر خواهد کرد، که ظاهراً یک دختر جوان است که صاحب یک قطعه بسیار قدیمی ساخته شده توسط هیولت است.