لینی، خدمتکار یک کنتس گیر افتاده، در حالی که مشغول یکی از وظایف خود است، با عجله به وسط خیابان می رود و در مقابل ماشینی که توسط کاسیوس مشهور و ثروتمند جهان معروف و افسانه ای رانندگی می کند، می رود! بنا به دلایلی، به نظر میرسد که او به او علاقه نشان میدهد - و لباسی به او هدیه میدهد تا در مراسمی که همان شب برگزار میشود بپوشد. در حین رقص، دو نفر بوسه ای سوزان با هم رد و بدل می کنند و او در آستانه سقوط اسیر جذابیت های او است که او اعلام می کند که لینی قرار است فرزندش را به دنیا بیاورد! چگونه کاسیوس میتوانست به این سرعت از شاهزاده جذاب به موقعیتی متکبر تبدیل شود؟