تدی بعد از مرگ پدر بی رحمش خیلی دلشکسته نبود. اما او آخرین فرمان را به او واگذار کرده است. اگر در عرض یک ماه با الخاندرو والکز مولتی میلیونر ازدواج نکند، بی خانمان و بی پول خواهد ماند. به امید اینکه آلخاندرو او را رد کند، عمداً هنگام ملاقات با او لباسهای کهنه میپوشد. هیچ راهی وجود ندارد که پلیبوی خونسرد او را عروس خود کند! با این حال، آلخاندرو با عروسی موافقت می کند و سعی می کند او را اغوا کند تا به زمین خانواده اش دست یابد. بنابراین، برای نجات پرستار بچه و باغبانی که او را مانند خانواده خود بزرگ کرده اند، تدی با یک ازدواج کاغذی شش ماهه موافقت می کند!