خلاصه
کیتارو جنتوگا دانشجوی سال اول کالج است که از ارواح متنفر است. از بخت بد او، او در جذب روحیه مهارت دارد. دو سال پیش، این ارتباط باعث شده بود که او از ناحیه دست راستش آسیب روحی ببیند و دوستش در تیراندازی متقابل گرفتار شود. این رویداد باعث شد که او تبدیل به یک فرد بسته شود و او را با مهارت های اجتماعی بسیار ضعیفی رها کند. خوشبختانه، کیتارو به لطف کمک دوست دوران کودکی اش، ایکو هوزوکی، به آرامی شروع به اختلاط با جامعه می کند. به عنوان بخشی از توانبخشی، کیتارو شغل نیمه وقت یک معلم خصوصی را بر عهده می گیرد و اولین شاگرد او کسی نیست جز پسر عموی ایکو، یایو هوزوکی. علاوه بر این که یک کودک اعجوبه است، یک ویژگی دیگر در مورد یایویی وجود دارد - او درست مانند کیتارو دارای ساختار معنوی است. با این حال، برخلاف کیتارو، او مشتاق برخورد با ارواح است. به امید یافتن روحی که مادرش را با خود برد. همانطور که کیتارو توسط یایو و ایکو به مکانهای خالی از سکنه کشیده میشود، به نظر میرسد کار نیمهوقت او بیشتر و بیشتر از هدف اصلی خود دور میشود.