خلاصه
رینکو اینگرید یوموگیدا دختری شاد است که 3 پسرعمو دارد که هم سن و سال او هستند. آنها باند شیطنت بسیار محبوب در Hakodate بودند. یک روز رینکو به دلیل شغل پدرش مجبور شد به توکیو برود. به طور غیرمنتظره ای، رینکو با پسرعموهای دیگری در توکیو آشنا شد. نام و پسرعموهای او وقتی با هم ترکیب میشوند میتوانند کلمه «عزیزم» را بسازند. از آن روز، آنها به عنوان شوالیه های عزیز شناخته شدند. آنها برای جان بخشیدن به توکیو چه نوع رفتار شیطنت آمیزی انجام خواهند داد؟