خلاصه
مانابه یک مدل سابق است که نسبت به خودش احساس ناامنی می کند. او می خواهد زندگی بدون توجه دیگران داشته باشد، بنابراین در مدرسه به او "دختر گوشه" می گویند. او همیشه تنهاست و با کسی معاشرت نمی کند. همه چیز در مورد تغییر زمانی است که او به طور تصادفی با معلم خود که اتفاقاً یک عکاس نیز است ملاقات می کند.