خلاصه
او را در محراب رها کردند. حتی بهترین مرد هم نمی تواند او را از یافتن دامادش باز دارد. عروسی در آستانه شروع است و همه چیز عالی به نظر می رسد ... اما داون فیدرینگتون پر از اضطراب است. شوهر او که به زودی می شود هیچ جا پیدا نمی شود. این کوپر ادواردز، بهترین مرد و برادر داماد است که به داون می گوید که برادرش قرار نیست ظاهر شود. و کوپر بدبین مصمم است تا داون را از یافتن او باز دارد و معتقد است که او فقط به دنبال پول برادرش است. برای اینکه او را زیر نظر داشته باشد، در یک سفر جاده ای یک هفته ای به او می پیوندد که اتفاقات غیرمنتظره ای را به همراه دارد!