خلاصه
جونپی تاکدا، دانش آموز متوسط دبیرستانی، مرتباً از دست کیدو شوتا و گروه قلدرش رنج می برد. خوشبختانه دوست دوران کودکی او نوریکو تاتسومیا همیشه به کمک او می آید. یک روز، همه آنها توسط موجودی دور افتاده که خود را "خدا" می نامد، به دنیای خیالی منتقل می شوند. جونپی به سرعت متوجه می شود که در این دنیای جدید به همان اندازه که در دنیای قبلی خود ضعیف بود، ضعیف است. با این حال، او اکنون دارای یک توانایی منحصر به فرد است که به او اجازه می دهد از هر دشمنی که شکست می دهد مهارتی را بیاموزد. پس از ماه ها تلاش برای زنده ماندن، نوریکو و کیدو جونپی را فریب می دهند تا وارد "هزارتوی قربانی" شود، سیاه چال پر از هیولاهای قدرتمندی که هیچ کس تا به حال از دست آنها فرار نکرده است. جونپی با انتقام جویی به اعماق هزارتو می رود و در جستجوی راه خروجی است.