زنجی بانبا و شریک زندگیاش شیانمینگ لین برای دیدن یک بازی بیسبال به شهر توکیو میآیند، در حالی که یک مخمصه ناگوار باعث میشود هیچیک از داراییها و پولهایشان باقی نماند. آنها که نیاز به کسب درآمد سریع دارند، درخواست شکار یک شکارچی جایزه را قبول می کنند. در طول ماجراجویی خود در بخش ایکبوکورو، آنها با ساکنان محلی روبرو میشوند، از دبیرستانهای معمولی یا شکارچیان فضلباز تا افسانههای شهر که مخبر شیطنتآمیز شینجوکو و مردی فوقالعاده در لباس بارمن هستند.