خلاصه
تایرا به صورت پاره وقت در یک فروشگاه رفاهی با بزرگترش ابیهارا کار می کند. تایرا نمی تواند با ابیهارا کنار بیاید. او مردی صریح و در عین حال خوش قیافه است که بدون زحمت توجه بسیاری از مشتریان زن مختلف را به خود جلب می کند. تایرا نوع جدی پسری است که به یک دختر مجرد وفادار می ماند، بنابراین ارتباط او با ابیهارا غیرممکن است. تایرا پس از سرزنش روش های ابیهارا، ناخواسته آن فرمون های قدرتمند را به هم می زند...؟