خلاصه
بعد از مرگ مادر محبوبش، آنر با یک عمر تنهایی روبرو شد... در حضور دیگران، اشک هایش را نگه می دارد و تلاش می کند تا رستوران مادرش را حفظ کند، اما وقتی تنهاست اشک هایش سرازیر نمی شود. "خوبید شما؟" صدای مهربانی می پرسد صدا متعلق به مردی به نام Trace است. با وجود اینکه آنها هرگز ملاقات نکرده اند، آنر با چشمان مهربان و دستان گرم خود آرامش می یابد. او به سرعت به سمت این مرد کشیده می شود، تا اینکه متوجه حقیقت بی رحمانه می شود. تریس برای هدفی با او دوست شد. نه تنها این، آنر شروع به کشف راز پشت تولد خودش می کند ...