در دهکده ای بی نام در حاشیه دنیایی خاص، روستاییان به جای نوشیدن آب معمولی، از یک چشمه اکسیر آب می نوشیدند. در نتیجه نوشیدن اکسیر برای مدت طولانی، انسان ها به قبیله ای به نام الف ها تکامل یافتند. آنها قدرت بازیابی و جادوی روح را به دست آوردند. به نظر می رسید که جن ها طبیعت دوست بودند، اما این فقط به این دلیل بود که آنها با روستاهای دیگر تعامل نداشتند. شیلا، دختری که سفر خود را از چنین روستایی آغاز کرد، این واقعیت را میدانست که جادوی شفابخش او که در زمان حضور در روستا چندان خوب به حساب نمیآمد، از قدرت قدیس افسانهای فراتر رفت. و علاوه بر این، او میدانست که ارواح که معمولاً در دهکده احضار میشدند قبلاً منقرض شده بودند.